نام موضعی نزدیک سرندیب که گرشاسب با مهراج آنگاه که بتسخیر سرندیب رفتند یکهفته بدانجا مقام کردند: بیک هفته آنجاش آرام بود کجا نام او ذات اوهام بود. اسدی
نام موضعی نزدیک سرندیب که گرشاسب با مهراج آنگاه که بتسخیر سرندیب رفتند یکهفته بدانجا مقام کردند: بیک هفته آنجاش آرام بود کجا نام او ذات اوهام بود. اسدی
نام هضبه ای است به نجد و بدانجا چاهی. امرءالقیس گوید: و تحسب سلمی لاتزال کعهدنا بوادی الخزامی او علی ذات اوعال. و گویندکوهی است میان دو علم به نجد. (المرصع)
نام هضبه ای است به نجد و بدانجا چاهی. امرءالقیس گوید: و تحسب سلمی لاتزال کعهدنا بوادی الخزامی او علی ذات اوعال. و گویندکوهی است میان دو عَلَم به نجد. (المرصع)
اوشال جمع وشل به معنی آب اندک است. و ذات اوشال نام موضعی است بر طریق شام. نصیب در مدیح سلیمان بن عبدالملک گوید: اقول لرکب صادرین لقیتهم قفا ذات اوشال و مولاک قارب قفوا و اخبرونی عن سلیمان اننی لمعروفه من اهل ودان طالب فعاجوا فأثنوا بالذی انت اهله ولو سکتوا اثنت علیک الحقائب. (المرصع)
اوشال جمع وشل به معنی آب اندک است. و ذات اوشال نام موضعی است بر طریق شام. نصیب در مدیح سلیمان بن عبدالملک گوید: اقول لرکب صادرین لقیتهم قفا ذات اوشال و مولاک قارب قفوا و اخبرونی عن سلیمان اننی لمعروفه من اهل ودان طالب فعاجوا فأثنوا بالذی انت اهله ولو سکتوا اثنت علیک الحقائب. (المرصع)